شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

سال نو مبارک

سال جدید داره میاد

قبل از اینکه بخوام تبریک بگم

دلم میخواد اول به فلفل بابت مصیبت وارده تسلیت بگم و از خدا میخوام که به همه خانوادش صبر بده

تسلیت میگم فلفل جان بعدشم اینقدر واسه حل شدن مشکلاتت عجله نکن خدا بزرگه


حالا نوبت تبریک عید به همه س

خب مثل پبر زن ها براتون دعا میکنم

از خدا میخوام که امسال سال خیلی خیلی خوبی واستون باشه سرشار از سلامتی و شادی و موفقیت امیدوارم که سیزده بدر سال 91 همتون خانه شوهر باشین

راستی اون جریان جایزه همچنان پابرجاس

بعدشم این فلفلی که من دیدم داره زیره زیره ازدواج میکنه مراقبش باشین ممکنه یه روز بیاد وبگه که ازدواج کرده و برنده بشه ها


سال نو مبارک

آخر سال

بازم آخر سال شد

و این شرکت بی وجدان میخواد دقیقه نود

به کارگرا پول و اعصاب خردیش مال امین بیچاره س

جمعه

اولین جمعه بعد از عقد

ساعت 1.5ظهر بود که حوس کردم بیریم بیرون خلاصه همه رو راه انداختم مادر و بابا زنگم زدم خاله جان

اونم با اشتیاق تموم قبول کرد

ساعت 2.5 همگی حرکت کردیم منم رفتم دنبال خانوم آوردمش

به همراه همه زدیم به کوه و دشت

یه جای با صفا

خیلی خوب بود و خوش گذشت

نزدیک غروب هوا داشت سرد میشد که یه آتیش بزرگ روشن کردیم خلاصه تا ساعت 7.5 اونجا بودیم و شبم اومدیم خونه خودمون و آخر شب بردمش خونشون

خیلی خوب بود

شنبه صبحم اومدم سر کار و هنوزم اینجا مشغولم بدور از خانمم:(

عقد

مرسی و ممنونم از همه تون

نمیدونم چی بگم اینقدر دوستای خوب اینجا دارم که نمی تونم به چیزای بد فکر کنم مرسی از همه تون

راستش دیروز یعنی سه شنبه عقد کردیم

صبح رفتیم محضر کلی امضا زدیم و خطبه و همه چیو خوند

بعدش قرار شد عصر بریم دنبال عاقد که بیاد توی مراسم جلوی همه همون یه تیکه اول که میگه وکیلم و بخونه و بله رو بگیره

خلاصه همین طورم شد اینجوری خیلی بهتر بود بدون مجوز همه خواهر و برادربودن:))

زدن و رقصیدن و پذیرایی شدن و شام خوردن و بازم رقصیدن و کیک خوردن وخلاصه تا 12شب طول کشید بعدش نخود نخود هرکی خونه خود:))

خیلی خلاصش کردم ولی خداروشکر همه چی خیلی خوب و آبرومند برگزار شد و فکر کنم اکثرمهمون ها راضی و خوشحال بودن

همه چی تموم شد 

دیگه رسما و شرعا ازدواج کردم 

البته هنوز عروسی مونده که احتمالا تابستون باشه اگه خدا بخواد

هنوز باورم نمیشه اینقدر سریع همه چی انجام شد

اینقدر گفتین داماد داماد که دوماد شدم حالا نوبت شماهاس که عروس بشین

به اولین عروس جایزه ویژه داده میشه:))

واسه همتون آرزوی خوشبختی و سعادت میکنم

مرسی از همتون

آمادگی

امروز دوشنبه می خوام جواب نظر یکی از دوستانو همین جا بدم 

خلاصه نظر این بود که خودتو واسه روزای سخت آماده کن (میتونین خودتون کاملشو توی پست قبل بخونین) 

این نظر باعث شد که من یسری حرفا که مربوط به خودم هست رو اینجا بگم 

همیشه همیشه خودمو واسه یه همچین روزایی آماده کردم یعنی بهتر بگم توی ایران هرکسی که بخواد ازدواج کنه مخصوصا مردا اگه عاقل باشن باید بدونن که روزای واقعا سختی رو پیش رو دارن یعنی واسه ماهایی که خودمون خرج زندگیمونو در میاریم 

واما حرف اصلیم  

یه اخلاق یا عادتی دارم اونم اینه که نمیدونم خوبه یا بد ولی همیشه قبل از اینکه هر کاری رو بخوام انجام بدم یه تصویر سازی ذهنی از اون کار واسه خودم توی ذهنم مجسم میکنم و نوع اجرای اونو مرور میکنم اینجوری وقتیکه اون کار به مرحله اجرا میرسه یجورایی راحتترم یعنی توی ذهنم قبلا اونو انجام دادم  

چیزی که الان میخوام بگم اینه که شاید باور نکنین و یا شایدمنو دیوونه بدونین ولی تا بحال چندین بار جدایی خودمو نامزدمو چه قبل از عقد و چه بعد از عقد تصور کردم که اگه یه زمانی اتفاق افتاد آمادگی شو داشته باشم  

اینجوری تحمل هرچیزی برام راحته در حین تصور آدم یکم ناراحت میشه ولی چون واقعی نیست فقط چند لحظه س و همین چند لحظه باعث آمادگی میشه هرچند که ممکنه اصلا اتفاق نیافته 

ولی بنظر خودم خوبه