شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

عیدتان مبارک

عیدتان مبارک

حرفی نیس جز شلوغی بیش از حد اعصاب خوردی

عید و اعتصاب کارگران و همچنان و همچنان قصه ندادن حقوق و........

وبازم عیدتان مبارک

هرروز خونه م

از صبح تا الان بیکار بیکار فقط تو نت چرخیدم

سرعت نتم پایینه

حوصله م سررفته قراره بارون بیاد ولی هنوز خبری نیس

همه چی داره سریع پیش میره

الان دوهفته س که مرتب هر شب میرم خونه دیگه خوابگاه نمی مونم تقریبا روزی ۳ساعت رانندگی میکنم به نوعی عادت کردم

اینا رونوشتم که اگه آینده تغییر کرد یادم نره

عید داره میاد ولی ذوق و شوقی واسش نیس نه فقط من اکثر مردم اینجوری شدن

یه درخواست کاری از یه شرکت دیگه داشتم که مصرانه می خواستن برم واسشون کار کنم

یه تونل به طول ۲.۵کیلومتر

ولی اینا نذاشتن برم یعنی چون طلب حقوقم ازشون زیاده یجوری حرف زدن که متوجه بشم اگه برم حالاحالاها باید دنبالم طلبم بدوم

نمیدونم چطور میشه

شاید بهتره تا بعد از عید صبر کنم

قراره حقوق بدن

این پرسنل بیچاره الکی جان گرفتن



وقتی به خودم دقت میکنم می بینم که خیلی با هم فرق داریم

یه چیزایی واسه اون مهمه که اصلا واسه من مهم نیس

شاید اکثرا اینجوری باشن

که پول خیلی براشون مهمه با اینکه مشکل مالی نداره

من راحت از پول میگذرم و اون نه