شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

عاشق

داشتم وب یکی از بچه ها رو می خوندم

یکی که خیلی یکی رو دوس داره ولی مثل همه عاشقای کتابا

به عشقش نرسیده

حرفاش همه سرشار از عشق بود

یجورایی دلم گرفت نمی خواستم آپ کنم ولی اونقدر تاثیر گذار بود

که مجبور شدم بنویسم که یادم نره

یاد گذشته خودم افتادم

دنیای دخترا واقعا با ما فرق داره

نمیتونم براش دعا کنم به عشقش برسه چون با توجه به چیزایی که میدونم

بنظرم جدایی بهترین راه واسشون بوده

نا خودآگاه این آهنگ توی ذهنم اومده

یه عاشق چیزی جز عشق تو سرش نیس

یه عاشق فکر سود و ضررش نیس(ابی)

دعا می کنم که تغییر مثبتی توی زندگیش رخ بده که بتونه فراموش کنه 

با توام که میدونم میخونی

مهر ماه

اولین روز دبستان .باز گرد               شادی آن روزهایم بازگرد

بازگرد ای خاطرات کودکی               برسواراسب های چوبکی

خاطرات کودکی زیباترند                 یادگاران کهن مانده ترند

درسهای سال اول ساده بود          آب را بابا به سارا داده بود

مانده درگوشم صدایی چون تگرگ     خشخش جاروی مادر روی برگ

همکلاسی های من یادم کنید       باز هم در کوچه فریادم کنید

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود          جمع بودن بود و تفریقی نبود

ای دبستانی ترین احساس من       بازگرد این مشق ها را خط بزن

یه مدت فکرم و درگیر یسری آدمای بی ارزش توی محل کارم کرده بودم

ولی الان که درستتر فکر میکنم

اصلا مهم نیستن که بخوام بهشون فکر کنم

حالا هرچیم که فامیل مدیر پروژه باشن

مهم نیست

مهم اینه که به من احتیاج دارن و هنوزم ازم حساب میبرن

تا بعد خدا بزرگه

هرچند که تا پایان قرارداد۱ماه بیشتر نمونده

بعدش ممکنه بیکار شیم

ممکنم هست که توی مناقصه ادامه کار شرکت برنده بشه و بازم باشیم

بهرحال زیادش نمونده

هر اومدنی یه رفتنی داره این قانون دنیاس