شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

کارگاه

وقتی اومدم این کارگاه

با این سمت اومده بودم که بشم معاون کارگاه

بعد که خیلیا از این موضوع ناراحت بودن به حساب خودشون زیر آب میزدن

مدیر پیمان گفت شما سرپرست واحد راه باش نمی خوام کارگاهم به هم بریزه و از این حرفا

منم گفتم مانعی نداره من کار خودمو انجام میدم کارگاه مال شماس هرجور مایل باشین مدیریت میشه

.

.

الان که ۳ماه گدشته توی هفته گدشته ۳بار ازم خواست که سرپرست کارگاه بشم


هنوز هیچی رو قبول نکردم همش گفتم تا سال بعد خدابزرگه

عید شما مبارک


ناراحتی

عجب روازی بارونی رو پشت سر گذاشتیم

وقتی یه بار رن آدم از یه چیزی ناراحت میشه

سعی میکنی که اگه حق باهاش باشه انجامش ندی

ولی وقتی بیخودی ناراحت میشه والکی حساس میشه

براش دلیل میاری که اونجوری که فکر میکنی نیس

حالا وقتی این موضوع چندین بار تکرار میشه

فقط یه راه میمونه

اونم اینه که بیخیال ناراحتی خانومی بشی

کاری من دیشب کردم

عجب هوای سردی شده

کسیکه الان پول داشته باشه باید چیکارکنه توی این مملکت

سکه بخره؟

دلار بخره؟

بذاره بانک؟

هیچی معلوم نیس که چی میشه

متولد بهمن

هستم و بی حرف

میگن متولدین بهمن

وقتی عصبانی می شن داد میزنن بالا و پایین میپرن چه میدونم شلوغ پلوغ میکنن

ولی

وقتی ناراحت میشن فقظ سکوت میکنن

خونه بابا


قراره فردا بابایی خونه شو تخریب کنه

کاش خودمم اونجا بودم

خونه ای که 27سال توش زندگی کردیم

ای دنیا


میگم بد نیس در مورد اسم دختر شمام یه چندتا نظر بدین

مرسی


(خاستگاه آدرس وبتو ندارم)