شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

روز زن

دیروز ساعت 7.20 از خونه زدم بیرون و بالاخره ساعت 10شب رسیدم خونه

خسته خسته

جمعا بیشتر از500 کیلومتر رانندگی کردم

روز زن بود و واسه من روز خستگی

کار خداس دیگه؟:))

امروز فعلا در حال استراحتم

راستی روز مادر و زن و ... مبارک

همه چی تقریبا روبراه شده

2-3 روزه مدام در حال رانندگی از این شهر به اون شهرم

2تا کار همزمان در 2شهر گرفتم با فاصله 200کیلومتر ازهم

خیلی خسته شدم

شبا که میرسم خونه خسته حسته م

بحث بیخود

دیشب تا ساعت 3.5 شب جرو بحث کردم سرم داشت از درد میترکید

خانومم حال خوبی نداشت واسه اونم ناراحت بودم  ولی خب چیکار کنم

حرفاش غیر منطقیه

همش روی احساسات زنانه س

تا حالا کلی باهاش حرف زدم دقیقا هر 2هفته یه بارریست میشه

دوباره از اول همون بحث های همیشگی

می خواد منو 180درجه تغییر بده

یکم تغیر کردم شااید 45درجه:))

ولی انصافا بیشتر از این نمیشه

دیش آخرش ساعت 3.5بهش گفتم بیشتر از این نمی تونم تغییر کنم نمی تونم

انصافا آدم بدی نیستم و رفتارم هم بد نبوده فقط ای خانوم ما بیش از حد حساسه فقطم در مورد جنس مخالف