شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

مرز جنون

دیروز تا مرز جنون پیش رفتم

موقع رانندگی سر یه موضوع الکی اینقدر با هم جر و بحث کرد که هزار بار فکر واژگونی ماشین به سرم زد

ولی بازم عوامل بازدارنده درون جلومو گرفتن

بعضی وقتا اینقدر بهم فشار میاد که دوس دارم فرار کنم

فکر جدایی به سرم میزنه ولی بعدش می بینم که خیلی دوسم داره

خودشم اذیت میشه

نمیدونم

فعلا که همه چی حل شده تا خدا چی بخواد


نظرات 1 + ارسال نظر
خاستگاه دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:45 ب.ظ

سلام به همگی

خیلی خوشحالم که کلا شرایط مرتبه آقا امین :)

منم خیلی خوبم و البته گاه گاهی تو خونه موقع امر شریف آشپزی یادتون می کنم

فلفل سلامر:)

به به
خاستگاه خانوم
زندگی مشترک خوبه انشالا؟
هرچی زمان مجردی آشپزی نکردی الان باید جبران کنی:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد