شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

مسائل

خونه جدید تعمیرات میخواد

۵شنبه جمعه بجای استراحت چنان تلاش و تکاپویی داشتم که نگو

هلاکه هلاکه هلاک شدم

مخصوصا ۵شنبه

از سرکار که برگشتم رفتم خونه شروع کردم به کار کردن

از تشنگی به حال مرگ افتادم

قبلنا که با خانومم در مورد آینده صحبت میکردیم سعی میکردم که همه مسایل و حل کنم یعنی هر مسئله ایی که فکر میکردم ممکنه به مشکل ساز بشه

تقریبا هر ۲-۳روز یه بار با همدگیه سر یه موضوعی بحث میکردیم

یکی بهم گفت که همه مسایل و باز نکن

چون توی زندگی ممکنه اون مسئله یه بار اتفاق بیافته اونم ممکنه ۵سال بعد باشه

تا اون موقع خیلی چیزا تغییر کرده هم اخلاق آدما و هم زندگی

وقتیکه خوب فکر کردم دیدم واقعا راس میگه

بجز مسایل مهم و عمده نباید آدم همه مسایل و بازگو کنه


نظرات 4 + ارسال نظر
سحر شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:24 ب.ظ

امین چرا انقد از زندگی مشترک میترسی و حساسی؟درسته من تجربه نداشتم اما باور کن انقدر ها هم چیز پیچیده ای نیست،امیدوارم به زودی با دلی خوش برین سر خونه زندگیتون

مرسی ممنونم
نمی ترسم
بعضی وقتا نگران میشم
خب یکم حق دارم چون مهمترین تصمیم زندگی آدمه

soso شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:14 ب.ظ

ایشالا همه چی به خیر و خوشی تموم بشه و برین سر خونه زندگیتون:)))
این نیز بگذرد.....
آسون بگیر تا آسون بگذره هیچ اتفاقی نمیفته به جای فکرای بد بهترین چیزا رو سعی کن جذب کنی...

باشه مرسی
این چیزای مثبت که جذب میشن خیلی وقته دارم به قانون جذب فشار میارم
زور میزنم
اما کم جذب کردم:))))

[ بدون نام ] دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:45 ب.ظ

میدونی از نوشته ات فهمیدم همه چیز رو به راهه.خوشحالم از این بابت.آهان تا یادم نرفته ازت تشکر میکنم که به فکر آیکیو من هستی:))))))))))))))))))))
امین! من با امیر فقط 10 روز دووم آوردم. بعدش یه اتفاق هایی باعث شد.... خودت میدونی.اما به دلایلی نمینویسم. کلی حرف ردیف کردم:))))))))))))))دستمال سر یادت نره میترسم وسطش بگی ویسی بسه بقیه اش واسه بعدا:))))))))))))))))
امین! زندگی من خیلی پیچیده است مگه نه؟!
آدمی نیست که بمونه. اینو میدونم اما بازم خلاف این رفتار میکنم.
بازم تا یکی پیدا میشه میخوام بمونه.
امین خوشحالم زندگیت با من کلی فرق داره.این رزها از اینکه آدمها مثل من نیستن خوشحالم.دعا میکنم از من بدتر هم نباشن.

منتظر حرفات هستم
فکر کنم به صلاحت بوده که کات کردی آیکیو
چون داشتن رابطه با یه مردی که قبلا متاهل بوده اصلا به صلاح نیس

مهم نیس که هرکسی نمونده مهم اینه که بالاخره یکی میاد که بمونه
مطمئن باش چون مطمئنم:))

ثنا پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:18 ب.ظ

خسته نباشی آقای داماد :دی

سلامت باشی
گفتی خسته؟
آره انصافا خیلی خسته م
دیروز یعنی جمعه دست خودمو زخم کردم
۱.۵ قطره خون از دستم چکید:))))))))


انصافا ساختن یه زندگی سخته
البته شاید من اینجوری باشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد