شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

خونه

بعد از اینکه به خانومم پیشنهاد انتخاب در مورد خونه یا عروسی رو دادم

بالاخره بعد چند روز جواب داد

البته این پیشنهاد کاملا رسمی و در حضور پدر و مادرش اعلام شد

یعنی رفتم خونشون و همه چی رو گفتم و گفتم که با همدیگه مشورت کنین

خلاصه بعد چند روز دیروز بهم گفت که خونه واجب تره

و با مادرش رفتیم دنبال خونه گشتیم


فعلانم از اون سرطان مزمن خبری نیس

نظرات 2 + ارسال نظر
سحر شنبه 11 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:06 ب.ظ

چقد خوب و منطقی برخورد کردن،خوشم اومد،:)
ایشالا که دیگه ازش خبری نشه

قابل نداره:))

آره واقعا خداکنه

فلفل چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:15 ب.ظ

بسیار هم عالی، خوشبخت باشین تا همیشه

مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد