شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شنبه و یک شنبه بازم با وعده و عید کارگرای بیچاره مشغول بکار شدن

من که اصلا نرفتم  چون اگه میرفتم باید میگفتم که کار کنن وچون میدونستم که حداقل تا یه هفته دیگه خبری از پول نیس خودمو پنهون کردم

خلاصه قرار بود امروز حقوق بهشون  بدن که طبق پیش بینیم جور نشد

حالا دوباره فردا میخوان اعتصاب کنن

منمفردا باید برم غرغراشونو بشنوم

فقط اینبار خوبه که من بهشون نگفتم کار کنن



یه سوال اگه من عروسی نگیرم چی میشه؟

بد یا خوبه؟

نظرات 6 + ارسال نظر
navid یکشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:56 ب.ظ http://www.navidjoker.mihanblog.com

salam
webloget mahshare
kheyli saligat khoobe
behet tabrik migam
be webloge manam sar bezani khosh hal misham
fellan bye

soso یکشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:20 ب.ظ

یعنی چی واسه چی میخوای عروسی نگیری؟؟؟؟[عصبانی]

سوال پرسیدم حالا چرا میزنی؟

فلفل یکشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:28 ب.ظ

خب عروسی یه بار تو زندگی آدم اتفاق می افته، خاطره ی خیلی شیرینی هم هست. به نظر من از دستش ندین.

اما اگه خانمت هم موافقه که عروسی نگیرین اتفاق خاصی هم نمی افته عوضش یه ماه عسل توپ برین. مثلا دوتا دیگه از بچه های اینجا هم همزمان با ما ازدواج کردن ولی عروسی نگرفتن عوضش دو هفته رفتن تمام امریکا رو واسه خودشون گشتن خیلی هم راضی بودن...

البته ما هم از اینکه عروسی گرفتیم کاملا راضی بودیم، آخه ما خرجمون خیلی کم شد، کل خرج ازدواج ما ده میلیون شد، که پنچ میلیونش رو وام ازدواج گرفتیم و پنج میلیون هم از بابای شازده گرفتیم، بیشتر از پنج میلیون هم توی عروسیمون هدیه گرفتیم! یعنی ما از ایران که اومدیم پنج میلیون تومن به پولامون اضافه شده بود!!! خیلی هیجان انگیز بود! حالا ما با این پنج میلیونمون می تونیم بریم امریکا رو هم بگردیم!! :))))

خدا برکت بده
پس درآمد زایی هم هست؟:))))

سحر یکشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:18 ب.ظ

بخاطر خرجش میگی امین یا حوصله نداری؟

راستش زحمت زیاد داره
کسیم نیس که کارمو انجام بده فقط پدرمه که اونم بنده خدا یه نفری نمی تونه خودمم که نیستم
شاید باور نکنی من تا شب عقد سرکار بودم
البته خرجشم همونجور که فلفل گفت یه 10تومنی میشه مشکلی نیس ولی خب نمیدونم به دردسرش می ارزه یا نه

soso دوشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:39 ق.ظ

آخه آدم حرصش میگیره از دستتون منم میگم میگم به چند دلیل باید بگیرین
۱- یه خاطره ی خیلی خوب میمونه شاید الان بخواین نگیرین ولی بعدا پشیمون میشین چون من پسرداییمو زنشو دیدم پارسال قبل از ماه رمضون دقیقا این بساطارو داشتیم البت اونا همه کاریو واسه عروسی کرده بودن بعد دقیقا ۲هفته قبل از عروسی خبر دادن شوهرخاله مامانم که خیلی واسمون عزیز بود تصادف کرده و فوت شدن
۲- به قول فلفل شاباشا و کادوهایی که میدن خیلی مزه میده:دی
۳- از همه مهمتر فامیلاتون کلی بهت چیز میگن که ببینا ما دلمونو خوش کرده بودیم یه عروسی در راهه اونوقت این امین لوس بازی دراورد
من همه این چیزایی که گفتمو دیدم البت بعد از عروسی هم کلی حرف پشت سر آدم میزنن که من همیشه میگم مردم همیشه یه حرفی واسه گفتن دارن و وارد این مقوله نمیشم چون یه پاپاسی هم برا حرفشون ارزش قائل نیستم
با تشکر
ببخشید نظرم یه ذره طولانی شد:))

چی بگم والا من دلایلمو در جواب نظر سحر گفتم البته حرفای تو هم منطقیه و جای فکر کردن داره:)))

آیکیو دوشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:20 ب.ظ

این سوالها به ت و همسرت بر میگرده به هیچ کسی غیر از شما هم مربوط نیست!پس خودت جوابش رو پیدا کن!

ممنون و متشکرم از راهنماییت
میدونم خب که در آخر خودمون دوتاتصمیم میگیریم ولی خواستم یه نظری از بچه بشنوم و اینکه عکس العمل خانوم ها رو در این مورد بدونم:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد