شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

برای خودم

دیروز ظهر  به خودم و همه مسایلم فکر میکردم

نمیدونم چرا

راستش واسه اولین بار بود که از مسئولیت پذیری ترسیدم

فکر اینکه بخوام ازدواج کنم خونمون جدا بشه مسئولیت زندگی رو قبول کنم یجورایی ترسوندم

دوباره فکر کردم به هیچ جا نرسیدم

با هم بیرون رفتیم

موقع برگشتن بهش گفتم که اگه ما یه سال دیگه ازدواج کنیم چه مشکلی پیش میاد؟

تا هم شرایطمون آماده بشه و هم اینکه با آمادگی بیشتری شروع کنیم

گفت یه سال زیاده نمیتونم تحمل کنم نهایتا 5-6ماه دیگه

الانم که باز فکر میکنم می بینم همون یه سال خوبه

سر بدون دردسری دارم چه عجله ایه؟ها؟

نظرات 3 + ارسال نظر
سحر شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:02 ب.ظ

از چه مسئولیتی امین؟خوب خونتون جدا میشه مستقل میشین،چه عیبی داره؟همین الانم یه پسر به سن تو باید تنها زندگی کنه نه با پدر و مادرش،همینجوری بودی لوس شدی دیگه،هی میترسی :دی

نه سحر ترسم از آقا دزده که نیست؟
من از سال 81 به اینور تقریبا میشه گفت که از خونه دور بودم و تنها زندگی کردم
ولی چیزی که هست اینه که ترسم از محدودیت. مسئولیت
به نوعی سحر ازدواج جلوی پیشرفت انفرادی آدمو میگیره
شایدپیشرفت تحصیلی
شاید پیشرفت شغلی
نمیدونم هنوزم فکرم درگیره

نازی شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:36 ب.ظ

نه بابا
چی شد پس؟
که سر بدون درد سر داری آره؟
ای امین
چی بگم آخه بهت

چی چی شد؟نازی؟
باور کن وقتی که ازش دورم و میام سر کار زیاد بهش فکر می کنم ولی خب بعضی وقتا به تنهایی نیاز دارم
میترسم این در آینده برام مشکل ساز بشه

حالا خدا بزرگه

soso شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:43 ب.ظ

آخه آدم میمونه بهت چی بگه هنوز از اون پستت که گفت به آرامش رسیدی زیاد نگذشته ها مطمئن باش این آرامش تو خونه ی خودتون وقتی که بیشتر کنار همین بیشتر میشه:)))
انقد از این پسرایی که سریع خودشونو لوس میکننو از این حرفا میزنن بدم میاد اه اه اه;)))

ربطی به اینکه دیگه آرامش نداشته باشم نداره غریبه
یه چیزیایی واسه جواب نظرنازی نوشتم ادامشم اینجا میگم
اصلانم بحث لوس شدن نیس
مشکل شرایط خودمه
وقتی بهش فکر میکنم خیلی پیچیده تر از اونیه که قبلا میدیم


باید یه مدت بگذره غریبه
شاید چون خیلی به ازدواج فکر کردم الان اینجوری شدم نمیدونم دلیل اصلیش چیه
ولی میدونم که باید یه مدت به هیچی فکر نکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد