شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

سر یه موضوعی

ازش دلخور شدم یعنی 2شب پیش .

همون شب سریع گفتم که خوابم میاد و بحث و ادامه ندادم

دیروزم که مرتب پیام میداد منم واقعیتش زیاد تحویلش نگرفتم

تا دیشب که یه ساعت حرف زدیم ولی بازم آروم نشدم

امروز صبحم پیام داد ولی نمیدونم چرا نمی تونم فراموش کنم

بعضی وقتا  دلم براش میسوزه



پی نوشت:یه خبر داغ دارم که حالم بهتر بشه میگم

نظرات 4 + ارسال نظر
سحر چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:53 ب.ظ

دلسوزی واسه چی امین؟چی انقد واست ناراحتی آورده؟

راستش سحر
من خیلی کم از کسی درخواستی میکنم یا میخوام که کاری واسم انجام بده چون از شنیدن کلمه نه متنفرم
معمولا شرایط طرف مقابلمو میسنجم اگه که بتونه انجام بده میگم
اینم یه چیزی تو همین مایه ها بود تا حالا سه چهار بار این اتفاق افتاد که دیگه آخریشو نتونستم تحمل کنم و باهاش خوب رفتار نکردم بی احترامی نکردم ها ولی خب تحویلش نگرفتم دیگه
دلسوزی واسه اینکه خودش پشیمونه و میگه که ندونسته و مدام پیام میده و منم حقیقتا نمی تونم فراموش کنم بهشم گفتم که باید یه مدت بگذره واسه همین

سحر چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:27 ب.ظ

میدونی امین دید آدما به قضایا با هم خیلی متفاوته ،اونم به احتمال زیاد درک نکرده که موضوع واست تا چه حد مهم بوده،واسه همین اینجوری بوده،خودتم که میگی فهمیده کارش اشتباه بوده،توام سعی کن کم کم ببخشیش و دوباره باهاش مهربون شی،نذار بترسه یا بیش از حد خودش رو سرزنش کنه،خیلی باید بگذره تا اخلاق هم دستتون بیاد...

باهات موافقم سحر

ثنا چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:45 ب.ظ

ای بابا .. سعی کن زود گذشت کنی اگر میدونی طرف مقابل خیلی پشیمون هستش و اهل جبران هستش ..
چون زندگی رو پایه گذشت میچرخه .. گذشت متقابل

باشه
یه کاریش میکنم

فلفل پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 04:42 ق.ظ

امین؟! تو دیگه قرار نبود عین من باشیا، بله سحر و ثنا راست می گن، باید گذشت کنی، اون هم طول می کشه تا اخلاق تو دسش بیاد، حالا هم که اظهار پشیمونی کرده جای اینکه دلت بسوزه، برو و دلشو بدست بیار :)

باشه حالا یکاریش میکنم :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد