دیروز از سرکار برگشتم یه دوش گرفتم و رفتم دنبال خانومم
بردمش بیرون یه چرخی زدیم و بیرون شام خوردیم برگشیتیم خونه خودمون
تازه رسیده بودیم که .......
فقط دلم میخواد حدس بزنین چی شد؟
صدای زنگ خونمون در اومد
میخواستم شاخ در بیارم
اومدن خونمون با شوهرش و بچه ش
اول خانومم تو اتاق بود همینکه اومدن داخل خیلی سرد باهاش احوالپرسی کردم بعد که خانومم اومد اون جا خورد با یه حرصی به خانومم نگاه میکرد یکم دلم خنک شد نمیدونم چرا
خلاصه یه ساعت بودن و رفتن ولی زیر نظر داشتمش خیلی بد به خانومم نگاه میکرد
موقع رفتن هم ازم خداحافظی نکرد
از این حرکتش خیلی خوشحال شدم
فعلانم خبری ازش نیست
ایکاش شعور داشته باشه و دیگه اس ام اس نزنه .. باید جلوش مدام حواست به زنت میبود و یه لحظه ازش غافل نمیشدی که بفهمه کلی زنت رو دوست داری
دقیقا همین کارو کردم حسابی حرصشو درآوردم
آخ جون انقد دوست دارم بعضیا اینجوری حرص میخورن ما نیز خوشحال شدیم:))
فقط خدا کنه این حرص خوردنه نتیجه داشته باشه یه ذره آدم شه
ولی درکل خوب بود بسیار شاد شدم
خداکنه بیخیال بشه
خودم هنوز نمیدونم باید شاد باشم یا نه
قضیه خیلی عین فیلما اکشن شد امین :)))
امین نمی شه یه عکس از خودت بذاری؟ :دی
:))
عکس؟
احمدی نژادو دیدی برد پبتش
:))))))))
ولی تا اونجاییکه میدونم فکر نکنم زن ها همش بخاطر قیافه به مردی گیر بدن
مگه ندیدی که بیشتر زن هایی که خوشگلن شوهر بد شکلی دارن و برعکس؟
زنها؟ به نظر تو زنها به خاطر چی به مردها گیر می دن؟
فکر کنم عمده ترینش بخاطر کمبود محبته
چه خبر؟ دل تو دلم نی که بدونم چی شد ول کرده یا نه تو هم که ماشالا نمیای خبری بدی
آخه یه 5شنبه جمعه نیومدم اونم که همه جا تعطیله منم خوب باید تعطیل باشم دیگه:))
انگار مطمئن شدی باید شاد شی
خوب اگه قرار به تعطیلی باشه خوش باشی ما هم خوش میشیم
ببینم کی عروسی میگیری تا کامل از دستت راحت بشیم؟!!:))
خیلی خیلی خوش بگذرونی و خوش باشی:))
مرسی الان میام میگم :))