شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

پیشرفت

اول به خاستگاه

کلی به ایمیلت خندیدم خیلی به موقع بود مرسی

اوضاع احوال خوبه ارتباطم با هاش بیشتر شده اونم یکم راحتتر حرف میزنه و پیام میده

البته این وسط پیام بازرگانی های خانم مدام میاد

امروز به قول ثنا قشنگ باهاش حرف زدم

تا ببینم خدا چی می خواد

نظرات 8 + ارسال نظر
ثنا پنج‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ب.ظ

امین 20 امتیاز طلایی :)))

مرسی؛))

فلفل پنج‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:25 ب.ظ

خوبه که قشنگ حرف زدید

نمیدونم به چی میگن قشنگ
ولی حرف زدیم دیگه

سحر پنج‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:54 ب.ظ http://yaddashteman.blogsky.com

مثل اینکه به دلت نشسته ;)

والا سحر به این راحتی ها که میگی نیس
فعلا دارم زور میزنم و رو مخش کار می کنم که با هام راحتتر باشه تا بتونم درست و حسابی بشناسمش
و الا از لحاظ احساسی اثری روم نذاشته

الهه جمعه 30 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:03 ق.ظ http://www.elaheh.blogsky.com

این همه تحول را تبریک ...
می گویم :-)

مرسی ممنون
از حضور شما خوش حال شدم :)

آیکیو. جمعه 30 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:43 ق.ظ

خط موبایلت رو عوض کن امین این زن باعث میشه نه تنها این دختر بلکه همه دختر ها از دورت برن!این همه رو تارو مار میکنه که تو منزوی بشی و اسیرت کنه.این عنکبوت یه کتک مفصل دلش میخواد.
خط موبایلت رو عوض کن.به دختر و دوستات شماره بده به اون نده.به دختره بگو شماره کاریته همه جا پخش شده بهونه کارت رو بیار که اگه بفهمه این زنه بهت پیام میده اعتماد بی اعتماد که هیچ تا آخر عمرش به هرکی برسه تورو میکنه مثال نقض:))))))

سلام مرسی ممنونم آیکیو جان
با تعویض خط درست نمیشه چون سریعا میتونه شماره مو بدس بیاره
و این وسط فقط بی اعتمادی دختر برام باقی می مونه
نمیدونم یعنی دیگه بهش فکر نمیکنم
اکثر اس ام اس هاشو دارم اگه یه زمانی هم دختر بفهمه اونا رو نشونش میدم
امیدوارم قبل از اینکه متوجه بشه بیخیال بشه

خاستگاه جمعه 30 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:24 ب.ظ

بالاخره ما که نفهمیدیم
می خوایی که دختر خانم باهات راحت باشه یا نه
اگه راحت خرف زد
بزداشت بد درموردش نمی کنی؟

خودم خوشم امد گفتم برای بچه ها میل کنم

الان دیگه نه ولی اگه از همون اول سریع صمیمی میشد یه سری افکار منفی به ذهنم میرسید

فلفل شنبه 1 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:05 ق.ظ

امین نگران من نباش، فقط دلم می خواد تا وقتی که هیچی قطعی نشده زبون به دهن بگیرم!!! :دی

خوبه
قبلا هم یکی توی نت همین پیشنهادو به من داده بود:))

نازی شنبه 1 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:03 ب.ظ

به به جناب داماد
پس خدا رو شکر داره به جاهای خوب میرسه
ایشالله که خیره
این خانوم هم که شورشو ظاهرا داره در میاره!

فلفل مراقب خودت باش..منتظر خبرهای خوب هستیم از طرف شما که ایشالله بیای و بگی

والا تقریبا آره
خانوم که دیگه من هیچ تصمیمی در موردش نمی تونم بگیرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد