رفتیم توی گمرک
وسایلو خیلی سریع از دستگاه عبور دادند بعد رفتیم واسه مهر خروج
طبق معمول ایران سرعت نت پایین اومد سیستم ها بهم ریخت و ۴۵ دقیقه منتظر موندیم بعدش که همه چی روبراه شد که اتوبوس که افراد یه تور مسافرش بودند اومدند
وچون همه نوبت رعایت میشه راهنمای تور با پرداخت مبلغی ناچیز تموم پاس مسافرانو جلوتر از ما ثبت ومهر کرد وما هرچقدر داد زدیم فقط چیزی جز گلو درد نصیب مون نشد خلاصه نزدیک ساعت ۱۲ از گمرک ایران خارج شدیم و رفتیم اونور تازه اونجام بازم توی صف وایسادیم بعد از پر کردن مشخصات فردی ودرخواست ویزای ۲۱ روزه برگه رو تخویل دادیم و مثل بقیه افراد در صف منظم جا گرفتیم سپس ارمنی ها که صف و شلوغ دیدن واحساس کردند که گلوی ما خوب شده شروع کردن بدون نوبت و با گرفتن مبلغ ناچیزی انعام از مدیر تور و مابقی عزیزان تا صف و نظم ما شکل بهتری بگیره
ازاین موقع که صدای همه در اومده بود یه برادر عزیز ته ریش داری اومد خیلی مودب از من پرسید که این فرم و چطوری پرکنم منم راهنماییش کردم بعد از ده دقیقه اومد با پررویی تموم به وسیله یکی از عزیزان رشوه بگیر پاسشو داخل برد که دیگه آمپرم چسبید وهرچی که شما فکر می کنید البته در قالب ادب ولی بسیار عصبانی(شما باید خودت خجالت بکشی و...) به این برادر ته ریش دار عرض نمودیم .
بالخره ساعت ۳ از گمرک ارمنستان بیرون اومدیم خسته گرسنه و...یه ماشین بنز گرفتیم تا خود ایروان من فکر می کردم که ۲ساعت راه باشه ولی ۶ ساعت راه بود
همش گردنه و کوهستانی و تموم جاده برف ویخ اونجا بود که خدارو شکر کردم که نذاشته بودن ماشینو ببرم
ساعت ۱۱شب رسیدیم ایروان و چون تلفن یکی از دلال های ایرانی مقیم ارمنستان و داشتیم بهش زنگ زدیم و یه خونه آپارتمانی دوخوابه تکمیل و نزدیک میدون اصلی شهر با مبلغ شبی ۱۰۰دلار کرفتیم وبیلط یه دیسکو ایرانی که می گفت واسه عید برنامه ویژه ایرانی ها رو داره رو ازش خریدیم
شام خوردیم واین قدر خسته بودم درجا خوابم برد ولی پسر عمو و یکی از بچه ها تازه رفتن گردش
مسافرت که جای خواب نیست
خب خسته بودم دیگه
حالا منظورت از اینکه اینقدر ته ریش یارو رو مورد تاکید قرار دادی چی بود؟ :دی
از این خفن اطلاغاتی ها شاید