بالاخره یکمی این رابطه هم احساسی شد
باید بگم که خانم به گفته خودش رفته جمکران ۳روز پیش و گریه و زاری و خدایا غلط کردم راه انداخته
ولی بازم دیشب اس داد که نمیتونه بیخیال بشه
منم اصلا جوابشو ندادم بازم نوشت چقدر بی رحمی واز این غلطای اضافی
منم گوشیمو خاموش کردم تا صبح راحت خوابیدم
پس فعلا داره خوش میگذاره،میبینم که نیستی:p
امین دلم نمیخواد در موردش حرف بزنم،ناراحتم میکنه...
باشه هر جور راحتی
زندگی شیرین میشود
هرچی خدا بخواد:))