سلام
ببخشین ببخشین و بازم ببخشین که غیبت داشتم
دو سه روزه فشار کاری و اعصاب خوردی به اوج رسیده دیشب تا ۸ شب بتن ریزی داشتیم همراه با غرغر ها و متلک های ناظر
امروز کلنجار با پرسنل تنبل
کله امین در حال انفجار از شدت فشار عصبی
خانم این وسط همش پیام میده و نمک رو زخم می پاشه مثل اینکه بیخیال نمیشه
و اما دختر خانم
روز یکشنبه بود فکر کنم که دیدم خبری ازشون نیس خودم بهش اس ام اس زدم و واسه عروسی پسر عمو دعوتش کردم بهانه خوبی بود واسه شروع اس ام اس
اونم با حالت شوخی جواب داد دو سه تا اس ام اس با همین روال بهم دادیم یهو نوشت
ایشاله بهتون خوش بگذره به نظرتون بهتر نیس فعلا در مورد خصوصیات اخلاقیمون اس ام اس بدیم
شما در این مورد سوالی ندارین؟
دروغ چرا یکم حالم گرفت ولی بعدش از این رفتارش خوشم اومد که نذاشت زیاد باهاش صمیمی بشم
فرداش من اس ام اس دادم نوشت چه جالب منم داشتم واسه شما تایپ می کردم که پیام شما زودتر رسید( راست یا دروغشو خدا میدونه)
ولی امروز بهش پیام ندادم تا خودش ساعت ۵ بعد از ظهر بود که پیام داد و یه احوالپرسی ساده
منم جوابشو دادم و زیرش یه سوال رفتاری ازش پرسیدم
خلاصه همچنان پیام ها بدون احساس و فقط جهت شناسی اخلاق و رفتار طرفین در حال انجام می باشد تا ببینیم چه خواهد شد
وای خدا سرم داره می ترکه
که اینطور
ایشالله که خیره
فلفل خانوم چطوری شما؟
بابا خبری ازت نیست...آخه ما بهت عادت کرده بودیم برداشتی وبتو داغون کردی
امان از دست تو...نکن بابا اینجوری:)))
امین موفق باشی
مرسی
اینجوری خیلی بهتره،الان خیلی زوده وارد مقوله ی احساسی بشید،اون خانومم اصن بهش فک نکن،بذار هر کاری دوست داره انجام بده
فعلا که نشدیم
خانومم که همه کار می کنه
اخه با اس ام اس خصوصیات اخلاقی شناخته میشه :دی
قشنگ یه روز زنگ بزن بهش باهاش حرف بزن ..4تا قرار بیرون بزار باهاش .. رستورانی ..کافی شاپی ... رو در رو خیلی قشنگ باهم حرف بزنین .. بعد برید سراغ اس ام اس بازی ..
شاید وقتی تو رستوران نشستی داری باهاش حرف بزنی از تو ظاهرش یه چیزی دستگیرت بشه که پشیمون بشی .. الان برخوردهای ظاهریتون بیشتر باشه بهتر از اینه که چندماه اس ام اس بازی کرده باشید و پای احساس اومده باشه وسط
دکتر ثنا ... ساله :))))
منم خیلی دوس دارم قشنگ با هاش حرف بزنم ولی اون نمی خواد ما با هم قشنگ حرف بزنیم
چون هنوز بهم اعتماد نداره که بخواد با هام قشنگ حرف بزنه حالا این وسط هرچی من اصرار کنم که بیا با هم بریم بیرون قشنگ حرف بزنیم اون بیشتر به من بی اعتماد میشه به همین دلیل باید یه کم بهم اعتماد کنه بعدش با هام قشنگ حرف بزنیم
:)))
چند ساله بودی خانم دکتر؟۳۵ ساله؟
وا ..
از این حرکت دختر خوشم نیومد :)))
شاید بخاطر اینه که از اول با خانوادت نرفتی جلو .. به نظر من باید یه قرار خیلی رسمی و خوشگل مامانت با خانوادش میزاشت و بعد این رابطه هاتون شروع میشد .
شاید دوتا خانواده از همدیگه خوششون نیاد .. یا شاید تو بری زندگیشون ببینی یهو جا بخوری ببینی اوه چقدر بالاتر یا پایین ترن یا حتی فرهنگشون ..
به نظر من یه جلسه برید خونشون .
نخیر 45 ساله :))))
میرم عجله نکن بذار اول از خودش مطمئن بشم بعد
چیکار میکنی که اینقدر سنت سریع بالا میره :))) ها؟
آخی بیچاره مادام ثنا در اوج جوانی چه زود پیر شد:))
سلام
شاید حق با شما باشه
در حال حاضر چیزه دیگی نمیگم
فکر کنم خیلی حرف واسه گفتن داری ؟
به به میبینیم باید لباس بخریم وقت عروسی نزدیک میزنه:))))))
سلام آیکیو
داره به یه جاهایی میرسه :))
سلام نازی، خوبم، یعنی بدی نیستم، اتفاقات زیادی افتاده، اما نمی تونم بگم :( مرسی که سراغمو گرفتی عزیزم :)
دلم برای پیشی بانو تنگ شده، نمی دونم چه جوری میشه باهاش تماس گرفت؟
دکتر ثنا حرفای قشنگی زده، امین هم خوب بلده :) خداروشکر خیالم از بابت همه تون راحته، عاقل و فهمیده!! :دی
ولی ما هنوز نگران فلفلی خودمون هستیم چون ازش بی خبریم
میگم فلفل این همه هندونه رو از کجا آوردی ؟:))