شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل

شبای جوانی

شبی باخیال تو هم خونه شد دل



خیلی بی رحمی خیلی

همین الان روی گوشیم ظاهر شد

و منم  بی تفاوت

اینم از خبر

و اما خبر 

سریع بگم بدون مقدمه

خاله جان برای اینجانب یک نفر دختر انتخاب نموده بودن که پس گذشت یه هفته که از صحبت با دختر خانم گذشت امروز رفتم و دختر خانم و دیدم

خلاصه یه ساعت حرفیدیم

بعد یه ساعت به این نتیجه رسیدیم که بازم باید بیشتر با هم حرف بزنیم

ظاهرا و قیافتن خوبه

مدرک کارشناسی داره (فیزیک)

وفعلا در همین حد

از نماز و روزه ازم پرسید و اینکه نمی تونه بیرون بیاد بجز همون جایی که امروز دیدمش یعنی محل کار خاله و منم گفتم که باید بیشتر صحبت کنیم و منم نمی تونم زیاد بیام ایشونو ببینم به دلیل مسائل کاری و باید تلفنی باشه و از این حرفا که  ایشون گفتن باید با مامانشون در این مورد صحبت کنن و خبرشوتا دو سه روز دیگه میدن

ظاهرا می خواد بگه که خیلی صفر کیلومتره --- منم که   حواسم به همه چی  هست

 هنوز باید محک زده بشه


حالا نگین بدبینم چون عمدا می خوام با این دید برم جلو تا اگه خلافش ثابت شد واسه همیشه بهش اعتماد کنم

خبر داغ


یه خبر داغ دارم یه خبر داغ

امشب ساعت ۹ میگم

اوضاع و احوال

باید بگویم که

امروز جمعه ساعت ۱۷.۱۰

من در سلامت کامل و هوشیاری کامل بسر می برم خوشبختانه خبری ازش نیس واگه خدا بخواد این آخرین باری که اسم نحس شو میارم اینجا


برای خاک سپاری پدر یکی از همکاران به مزار رفتگان رفتیم ۹صبح

یعنی اینکه جمعه ایی که تا ۱۲ برنامه خواب ناز داشتم برنامه بهم خورد

و اکنون از این بی برنامگی یکم دلخورم کمتر میام نت ولی میام و بهتون سر میزنم

به وب یکی از بچه رفتم حالم گرفته شد و یکی دیگه رو سر زدم عصبانی شدم و آخری رو که دیدم دیوانه شدم

:)

فردای اون روز ساعت ۸.۳۰ شب بود که یه تک زنگ زد

۵دقیقه بعدش یه پیام داد که تک زدم که بدونی هنوزم بیادتم

منم که همون لحظه پیامشو پاک کردم و فراموشش کردم

گذشت و فرداش یعنی دیروز

یه پیام داد که :

خوشحال باش کم کم داری واسم عادی میشی

و دیگه تا همین الان خبری ازش نیس ولی

میدونم که بازم سروکله ش پیدا میشه البته اینبار فقط واسه اذیت کردن

خدا رو شکر اوضاع روحیم خوبه و دارم به روزای قبل از خانوم بر می گردم

از همتون ممنونم