بالاخره پول اومد
یه عالمه طلبکار ریختن تو دفتر
ولی پول واسه همه نبود به همه م قول داده بود
اعصاب خوردیش واسه ما بود و هست
طوریکه هیچ حس و انرژی برام نمی موند که بخوام بیام نت
ولی چیزی که باعث شد اول صبح بیام و بنویسم این بود:
دیشب با خانومم بودم میدونست که خونه م و با خانومم
شروع کرد به اس ام اس دادن
اونم ساعت 11:30 شب نه یکی نه دوتا
چندتا
خانومم گفت کیه امین؟
گفتم نگهبانه پول میخواد
پیام هاشو نخونده حذف میکردم داشت گندش در میومد که گفت یکی از پیاماشو واسم بخون ببینم چجوری برات پیام میدن
منم چندتا پیام قبل که واقعا نگهبان برام فرستاده بودو باز کردم و براش خوندم
میدونم عمدا اینکارو میکرد
اگه بخواد ادامه بده واقعا نمیدونم چیکار کنم
اگه دیشب لو میرفت چه آبرو ریزی میشد
خدایاخدایا
واااااااااااااااااااااااااای
فقط خدا یه راه حل جلو پات بذاره چون واقعا موندم تو کارش امیدوارم همه چی به خیر بگذره
خودمم امیدوارم
خداکنه
خدا لعنتش کنه.
ببین من همیشه سعی کردم دخالت نکنم. نگم چی کار کن یا چی کار نکن.
ولی اگه من جای تو بودم به همسرم می گفتم. مطمئنم شازده هم جای تو بود به من می گفت. آخرش که چی؟
زندگی ای که طرفین توش صداقت و اعتماد داشته باشن با این چیزا نباید بلرزه.
چی بگم؟
بگم یکی از آشنایان ازم درخواست دوستی کرده؟
الانم با وجود تو بازم بیخیال نشده؟
میدونی چه آبروریزی میشه؟
نه نمیشه
به نظر من اگر واقعاً از گذشتت پشیمون هستی صادقانه پیش خدا توبه کن و همه چی رو بسپار دست اون
مطمئن مطمئن باش دیگه هیچ کاریت نداره ..
محکم تر از این کار دیگه وجود نداره ..
به نظر من فکر اینکه به خانومت بگی رو نکن .. حس میکنم عواقب خوبی نداره ..
ثنا این خانوم آشناس میدونی که
منم کاری نکردم باهاش
صد رحمت به اون خانومه خیلی با مرام بود
انصافا از اون موقع آخر که به دروغ بهش گفتم نامزد کردم دیگه هیچ خبری ازش نیس
الان بیشتر از یه ساله
ثنا امین از چی باید پشیمون باشه و توبه کنه؟!
این خانومه بهش گیر داده امین گناهی نداره؟
آره
دقیقا
منظورم از همون پست های اول وبلاگ .. از اون خانومه
هممون شاید یه جایی یه خطایی میکنیم و بعدش ضربه اش رو میخوریم ..